برای صلح

-bird

صلح

نوشتن از صلح در جایی که حاکمان آن مدام از دشمن حرف می زنند و عوام مدام فریاد مرگ براین و آن سر میدهند کار مشکلی است.

به راستی چه لزومی دارد از صلح بنویسم در حالی که در جایی زندگی می کنم که آزاد ترین!انتخابات دنیا همین سه ماه پیش برگزار شده وکسی را که همه دوست می دارند(منظور از همه،هموطنان عزیزم به غیر از تعداد اندکی خس و خاشاک که حدوداً بیستو چند میلیونی میشوند! می باشد) به رئیس جمهوری منصوب کردند(دقت کنید:منصوب کردند!).

چه لزومی دارد از لازمه صلح یعنی رعایت حقوق بشر در جایی بنویسم که این حقوق حقه به نحو احسن در اوین وکهریزک وخیابان های منتهی به میدان آزادی تهران (مثلاً جنب مسجد لولا گر!) و داد گاه های  انقلابش و البته در جای جای این مرز پر گوهر اجرا می شود.

پس نتیجه میگیریم نوشتن از صلح در کشوری که مهد آن است کاری عبث و بیهوده است که فقط باعث سر درد(یا درد سر) میشود و بس.

* به امید فراگیر شدن صلح و تمام ملزومات آن در اقصی نفاط دنیا منجمله وطن عزیزم

*روز جهانی صلح گرامی باد

*این یادداشت به مناسبت فرارسیدن روز جهانی صلح نگاشته شد

مطالب مرتبط

2 دیدگاه‌

  1. مليجك گفت:

    من دلم گرفته چطور ميشه براي آزادي يه مملكت ديگه فرياد زد وقتي وضعيت خودمون اينطوريه چطور ميشه حرفي نزد چطور ميشه اين صلح رو همه جا داشته باشيم حتي اينجا علي دارم ميگم حتي اينجا آخه اين وازه خيلي برام دور شده خيلي…اگه از اين شكلك ها داشتي غمگين بودن خودم رو بهت نشون مي دادم

  2. مليجك گفت:

    مشكلي كه صلح داره اينه كه دوام نمياره
    “پاريس تگزاس”
    “ويم وندرس”

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.